سرویس سیاسی بی باک، بعد از رحلت بنیانگذار انقلاب خیلی ها فکر کردند انقلاب تمام شده و به پایان راه خود رسید. اما خبرگان رهبری فردی اصلح را در این جایگاه قرار دادند. باز هم خیلی ها سعی کردند یاس و ناامیدی را در دل مردم انقلابی بیندازند که بعد از امام هیچ کس نمی تواند سکان کشتی نظام را به دست بگیرد.
در مدت سکانداری اما خامنه ای سنگ اندازی های زیادی از جانب مخالفان و دشمنان نظام از بیرون مرزها صورت گرفت و کماکان صورت می گیرد. از تهدیدات نظامی تا تحریم های ناجوانمردانه با این هدف که مردم را از راهی که آمده اند نادم و پشیمان کنند و به زعم خودشان مردم دست از پا درازتر به آغوش آمریکا برگردانند.
جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندك آبروئى هم دارم ...
آنچه مسلم است هوشیاری و بصیرت مردم در تقابل با این دشمنی هاست. اما در این میان چیزی که آزار دهنده است عملکرد ندانسته برخی دوستان است. کسانی که خود را مردمی و انقلابی می دانند. درد آنجاست که برخورد نابجای برخی از همین دوستان، نظام را وادار به پرداخت هزینه سنگینی می کند. هزینه ای از جنس " اى سيد ما! اى مولاى ما! ما آنچه بايد بكنيم، انجام مي دهيم؛ آنچه بايد هم گفت، هم گفتيم و خواهيم گفت. من جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندك آبروئى هم دارم كه اين را هم خود شما به ما داديد؛ همهى اينها را من كف دست گرفتم، در راه اين انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم كرد؛ اينها هم نثار شما باشد..."
آن روزها را همه به خوبی به یاد دارند و آن نماز جمعه تاریخی را. آن روز بار دومی بود که رهبری دست به دامان امام عصر شدند و مردم شاید تنها کسانی بودند که فهمیدند امامشان بی یاور است. هر روز که از انقلاب می گذرد مردم به نظام و رهبری پایبند تر می شود و گواه این ادعا حضور بیش از پیش مردم در رفراندوم های مردمی است 22 بهمن که هر ساله باشکوهتر برگزار می شود و خار چشم دشمنان است. بقول بعضی دوستان مردم در امتحان بصیرت از مسئولین جلوتر هستند.
شاید همین باعث شده که مردم برای انقلابی که زندگی خود را داده اند هر وقت احساس خطر می کنند وارد عرصه می شوند و فتنه ها و دشمنی ها را در نطفه خفه می کنند آن چنان که با همین حضور به هنگام خود حماسه ای از جنس 9دی خلق کردند. اما بعضا در مواردی برخی در تحلیل شرایط دچار مشکل می شوند و در یک لحظه کاری می کنند که برای نظام ناخوشایند است. البته رهبری انقلاب در همین شرایط هم نسخه موثری دارند. ایشان در فرمایشات مکرر خود پیرامون بصیرت افزایی تاکید کرده اند تا در تحلیل وقایع دچار فریب و کامل کننده پازل دشمن نشویم.
سخنان اخیر رهبری که در راستای توصیه به نیروهای انقلابی و حزب الهی در جمع مردم تبریز عنوان کردند بسیار قابل تامل است. ایشان همیشه این دغدغه را داشته اند تا مردم روحیه انقلابی خود را حفظ کنند اما انقلابی بودن شرایطی دارد.
جوانان انقلابی روى محيط خودشان، اثر فكرى و روانى بگذارند
ایشان در بیانات خود در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 22/2/1377 درباره وظیفه جوان حزب الهی و انقلابی چنین پاسخ دادند:
به نظر من، جوانان انقلابى دانشگاه - چون بحث دانشجو را داريم - سعى كنند خوب درس بخوانند؛ خوب فكر و معرفتشان را بالا ببرند. سعى كنند در محيط خودشان اثر بگذارند؛ فعال باشند، نه منفعل؛ روى محيط خودشان، اثر فكرى و روانى بگذارند. اين شدنى است. يك جوان گاهى اوقات مىتواند مجموعه پيرامونى خودش را - كلاس را، استاد را و حتّى دانشگاه را - زير تأثير شخصيت معنوى خودش قرار دهد. البته اين كار با سياسيكارى بهدست نمىآيد؛ با معنويت بهدست مىآيد، با صفا بهدست مىآيد، با استحكام رابطه با خدا بهدست مىآيد. عزيزان من! رابطه با خدا را جدّى بگيريد. شما جوانيد؛ به آن اهميت بدهيد، با خدا حرف بزنيد، از خدا بخواهيد. مناجات، نماز، نماز با حال و با توجّه، براى شما خيلى لازم است. مبادا اينها را به حاشيه برانيد.
رهبر معظم انقلاب در بيانات مشفقانه خود در ديدار پرسنل و فرماندهان ارتش در۱۳۷۵/۰۱/۲۸نیز به ارزش و جایگاه نیروهای حزب الهی اشاره نمودند و فرمودند: عدّهاى سعى نكنند كلمه حزباللّهى را از ارزش بيندازند. حزباللَّه اين مملكت را نجات داده است. حزباللَّه در جنگ تحميلى آن كارها را كرده است. حزباللَّه را بزرگ بشمارید.
امروز ما به اتحاد و يكپارچگى احتياج داريم
مقام معظم رهبری در آغاز سال 91 نیز در حرم رضوی، در بیان رفتار سیاسی انقلابی و حزب الهی نیز چنین اظهار داشتند: عزيزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر كشور، امروز ما احتياج داريم به اتحاد و يكپارچگى. بهانههاى اختلاف زياد است. گاهى در يك قضيهاى سليقهى يك نفر، دو نفر با هم يكسان نيست؛ اين نبايد بهانهى اختلاف بشود. گاهى در كسى يك گرايشى هست، در ديگرى نيست؛ اين نبايد مايهى اختلاف بشود. آراء، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعهى در درون، موجب فشل ميشود. قرآن به ما تعليم ميدهد: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم». اگر منازعه كنيم، سر مسائل گوناگون - مسائل سياسى، مسائل اقتصادى، مسائل شخصيتى - دست به يقه شويم، دشمن ما جرى مي شود. يك مقدار از جرأتى كه دشمن در سالهاى گذشته پيدا كرد، به خاطر اختلافات بود.
معظم له در خطبههاى نماز جمعهى تهران در خرداد ماه 1389 با تاکید براینکه نباید مخالفت با كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جادهى حق تعدى كنيم، اظهار داشتنند: ممكن است ما با يكى مخالف باشيم، دشمن باشيم؛ دربارهى او چگونه قضاوت مي كنيد؟ اگر قضاوت شما دربارهى آن كسى كه با او مخالفيد و با او دشمنيد، غير از آن چيزى باشد كه در واقع وجود دارد، اين تعدى از جادهى تقواست. آيهى شريفهاى كه اول عرض كردم، تكرار ميكنم: «يا ايّها الّذين امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سديدا». قول سديد، يعنى استوار و درست؛ اينجورى حرف بزنيم. من ميخواهم عرض بكنم به جوانان عزيزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، كه حرف ميزنند، مينويسند، اقدام ميكنند؛ كاملاً رعايت كنيد. اينجور نباشد كه مخالفت با يك كسى، ما را وادار كند كه نسبت به آن كس از جادهى حق تعدى كنيم، تجاوز كنيم، ظلم كنيم؛ نه، ظلم نبايد كرد. به هيچ كس نبايد ظلم كرد.
ایشان در ادامه افزودند: دربارهى زيدى كه شما او را قبول نداريد، دو جور ميشود حرف زد: يك جور آنچنانى كه درست منطبق با حق است، يك جور هم آنچنانى كه در آن آميزهاى از ظلم وجود دارد. اين دومى بد است، بايد از آن پرهيز كرد. درست همانى كه حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهى ميتوانيد راجع به آن توضيح دهيد، بگوئيد، نه بيشتر.
بارها گفتهام: ظلم نكنيم
هشدارها و توصیه های رهبری انقلاب در مواجه نیروهای دلسوز نظام با مسائل و تعدیل در قضاوت در بزنگاه ها به کمک آمده تا راه از بیراهه شناخته شود. ایشان پیرامون قضاوت منصفانه در دیدار اعضاى بسیجى هیئت علمى دانشگاهها در تیرماه 1389 فرمودند: من بارها گفتهام: ظلم نكنيم. اين هم يكى از آن اساسىترين كارهاست. ظلم چيز بدى و چيز خطرناكى است. ظلم فقط اين نيست كه آدم توى خيابان به يكى كشيده بزند. گاهى يك كلمهى نابجا عليه يك كسى كه مستحقش نيست، يك نوشتهى نابجا، يك حركت نابجا، ظلم محسوب مي شود. اين طهارت دل را و طهارت عمل را خيلى بايستى ملاحظه كرد.
ایشان در ادامه افزودند: من اين را به نظرم يك جائى گفتم. پيغمبر اكرم ايستاده بودند يك كسى را كه حد رجمِ زنا را بر او جارى ميكردند، ميديدند؛ بعضىها هم ايستاده بودند؛ دو نفر با همديگر حرف ميزدند؛ يكى به يكى ديگر گفت كه مثل سگ تمام كرد و جان داد - يك همچين تعبيرى - بعد پيغمبر به سمت منزل يا مسجد راه افتادند و اين دو نفر هم همراه پيغمبر بودند. توى راه كه ميرفتند، رسيدند به يك جيفهى مردارى - به يك مردارى، حالا جسد سگى بود، درازگوشى بود، هر چى بود - كه مرده بود و آنجا افتاده بود. پيغمبر به اين دو نفر رو كردند و گفتند: گاز بگيريد و يك مقدارى از اين ميل كنيد. گفتند: يا رسولاللَّه! ما را تعارف به مردار ميكنيد؟! فرمود: آن كارى كه با آن برادرتان كرديد، از اين گاز زدن به اين مردار بدتر بود. حالا آن برادر كى بوده؟ برادرى كه زناى محصنه كرده بوده و رجم شده و اينها دربارهاش آن دو جمله را گفتهاند و پيغمبر اينجور ملامتشان ميكند!
رهبر معظم انقلاب با تاکید براینکه چون انقلابى هستيم، نباید فکر کنیم می توانیم هر كسى كه از ما يك ذره - به خيال ما و با تشخيص ما - كمتر است، حق داريم كه دربارهاش هر چى كه ميتوانيم بگوئيم، تصریح کردند: زيادتر نگوئيد از آنچه كه هست، از آنچه كه بايد و شايد. منصف باشيم؛ عادل باشيم. اينها آن وظائف ماست. اينجور نيست كه ما چون مجاهديم، چون مبارزيم، چون انقلابى هستيم، بنابراين هر كسى كه از ما يك ذره - به خيال ما و با تشخيص ما - كمتر است، حق داريم كه دربارهاش هر چى كه ميتوانيم بگوئيم؛ نه، اينجورى نيست. بله، ايمانها يكسان نيست، حدود يكسان نيست و بعضى بالاتر از بعضى ديگر هستند. خدا هم اين را ميداند و ممكن است بندگان صالح خدا هم بدانند؛ لكن در مقام تعامل و در مقام زندگى جمعى، بايد اين اتحاد و اين انسجام حفظ بشود و اين تمايزها كم بشود.
بارها به مسئولين و كسانى كه مي توانند جلوى اين چيزها را بگيرند، تذكر دادهام
امام خامنه ای در بیانات اخیر خود پیرامون اتفاقات ناخوشایندی که در سطح سران نظام رخ داد و در قم منجر به اعتراض شدید مردم به عملکرد سران نظام و برخورد نامناسب با یکی از مسئولین شد، در جمع مردم تبریز در بهمن ماه سال جاری نظر خود را به وضوح پیرامون انقلابی و حزب الهی بودن و برخوردهای ناصحیح برخی اعلام داشتند. ایشان در این دیدار تصریح کردند: اين حرفى كه من امروز زدم و از بعضى از مسئولان و سران كشور گله گزارى كردم، موجب نشود كه حالا يك عدهاى راه بيفتند، بنا كنند عليه اين و آن شعار دادن؛ نه، بنده با اين كار هم مخالفم. اينكه شما يك نفر را به عنوان ضد ولايت، ضد بصيرت، ضد چه، مشخص كنيد، بعد يك عدهاى راه بيفتند عليه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با اين كارها هم مخالفم؛ اين را من صريح بگويم. اين كارهائى كه در قم اتفاق افتاد، بنده با اينجور كارها مخالفم. آن كارهائى كه در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اينجور كارها مخالفم. بارها به مسئولين و كسانى كه مي توانند جلوى اين چيزها را بگيرند، تذكر دادهام.
ایشان موکدا این رفتارها را به ضرر نظام دانستند و گفتند: آن كسانى كه اين كارها را ميكنند، اگر واقعاً حزباللّهى و مؤمنند، خب نكنند. مىبينيد كه تشخيص ما اين است كه اين كارها به ضرر كشور است، اين كارها به نفع نيست. با احساساتشان راه بيفتند اينجا، آنجا، عليه اين شعار بدهند، عليه آن شعار بدهند؛ اين شعاردادنها كارى از پيش نميبرد. اين خشمها را، اين احساسات را براى جاى لازم نگه داريد. در دوران دفاع مقدس اگر بسيجىها ميخواستند همين طور بروند يك جائى، طبق ميل خودشان حمله كنند، كه خب پدر كشور در مىآمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به اين حرفها اعتنائى ندارند، آنها كه خب حسابشان جداست؛ اما آن كسانى كه به اين حرفها اعتناء دارند و مقيدند كه برخلاف موازين شرع حركت نكنند، بايد مراقبت كنند، از اين كارها نكنند.
نظرات شما عزیزان: